تحقیق قرآن و محبت به امام

قرآن و محبت امام مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکى ازاصول اسلام است کهقل إن کان » : قرآن وسنت بر آن تأکید دارند. قرآن کریم در این باره مى فرمایدآباؤکم و ابناؤکم و إخوانکم و أزواجکم و عشیرتکم و أموال اقترفتموها و تجارةتخشون کسادها و مساکن ترضونها أحب إلیکم من الله و رسوله و جهاد فی:( توبه/ 24 )« سبیله فتربصوا حتى یأتى الله بأمره و الله لا یهدى القوم الفاسقین بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و بستگان شما و اموالى که بدست آورده اید و تجارتى که از کساد آن بیم دارید و مسکن هاى مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، درانتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند، و خداوند جمعیتنافرمانبردار را هدایت نمى کند.الذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی » : و در آیه دیگر مى فرمایداعراف/ 157 ): کسانى که به او ایمان آورده اند و ) « أنزل معه أولئک هم المفلحوناو را تکریم کرده و کمک نموده اند و از نورى که بر وى فرود آمده پیروى کرده اند، رستگارانند.خدا در این آیه براى رستگاران چهار ویژگى مى شمارد:.« آمنوا به » : -1 ایمان به پیامبر.« عزره » : -2 تعزیز و تکریم او.« نصروه » : -3 یارى کردن او.« و اتبعوا النور الذی أنزل معه » -4 پیروى از نورى (قرآن) که نازل شده است با توجه به اینکه یارى کردن پیامبر در ویژگى سوم آمده است، قطعا مراد ازدر ویژگى دوم همان تکریم و تعظیم پیامبر است،

و... با تخفیف


خرید و دانلود تحقیق قرآن و محبت به امام

تحقیق قیامت در قرآن

آن هنگام که خالق هستى، از اراده خویش مبنى بر خلق جانشین، به فرشتگان گفت، آنان باشگفتى پرسیدند که موجودى فسادگر و خون ریز مى آفرینى؟! خداوند پاسخ داد: آنچه من مى دانم، شما نمى دانید.این چنین، انسان به عرصه وجود وارد شد. موجودى که پاى در فرش و سر به سوى عرشداشت. جسمى داشت که او را به زمین مى کشید و روحى که به آسمانش مى خواند. اما خالقش تنهایش نگذارد و به سوى خویش فرا خواند و از انحرافش بر حذر داشت. ضمانت اجراى نیکى وبدى او را نیز، قیامت قرار داد تا کاشته هاى این دنیا، در آن دیار برداشت شود.این نوشتار، مجموعه این فرآیند را تحلیل مى کند و به بررسى هدف خلقت، لزوم وجود قیامت،رابطه عمل انسان با پاداش یا عذاب قیامت و نکاتى پیرامون روز پسین مى پردازد.انسان به عنوان اشرف مخلوقات خداوند، داراى دو بعد جسم و روح مى باشد؛ جسم انسان مربوطبه عالم ماده و روح انسان مربوط به عالم بالا و الوهیت است. قرآن کریم، ترکیب انسان را ازروح و جسم تأیید مى کند و در مورد بدن تصریح مى کند که انسان از خاک آفریده شده3) یعنى: از روح خویش در وى )« ونَفَخْت فیه منْ روحی » : است( 2) و در مورد روح مى فرمایددمیدم. هنگامى که خاک و نفخه الهى با هم ترکیب شدند موجودى متولد شد که بخشى مربوط به عالم سفلى و پست و بخشى مربوط به عالم علیا بود و ترکیب این دو بخش از هستى، هنرى(4)« فَتَبارکاللّهأَحسنُ الْخالقنَ » : بود که تنها از عهده بهترین خالق برمى آمداین دو بعد داراى خواستها و امیال ویژه خود هستند؛ آن که مربوط به عالم ماده و خاک است،میل به فجور و پستى دارد و آن که مربوط به عالم بالاست به سعادت و تقوى مایل است:5) یعنى: سپس به او فجور و تقوى الهام نمود. )« فَأَلْهمها فُجورها وتَقْواها »و ما خَلَقْت» ؛ نکته دیگر، این که قرآن کریم که هدف از خلقت انسان را عبادت خداوند مى داند6) یعنى: جن و انس را خلق نکردم مگر براى عبادت. با توجه به این )« الْجِنَّ والإِْنْس إِلاّ لیعبدونِکه موجوداتى بوده و هستند که همیشه خداوند را عبادت مى کردند و هیچگاه از فرمان الهى تخلف و عصیان نکرده و نمى کنند،( 7) انسان، به این دلیل آفریده شد تا با اراده و اختیار

و....با تخفیف


خرید و دانلود تحقیق قیامت در قرآن

تخقیق نیکی به انصار و اغماض بر کافران

میتوان گفت:امیر المؤمنین على بن ابیطالب علیه السلام هم میوه درخت مکتب اسلام بود و هم میوه ممتاز قبیله بزرگ قریش.هیچکس در شایستگى امیر المؤمنین علیه السلام به اینکه او عالیترین محصول مکتب اسلام بود،نمى تواند تردیدى داشته باشد.او بدرجه اى از فضیلت و شایستگى رسیده بودکه اندیشه اش تجسمى از اسلام بود و کردارش عینیت اسلام را نشان مى دادو گفتارش در هر مقوله اى کهبود قانونى از اسلام را بیان مى کرد.و این یک توجه فوق العاده منطقى است که گفته شده است:براى اثبات جهانى وجاودانى بودن دین اسلام و اینکه اسلام میتواند پاسخگوى همه مسائل بشرى بوده باشد،بهترین دلیل شخصیت على بن ابیطالب (ع) است که ساخته شده این مکتب انسانى است.آیامحصولى عالى تر از این شخصیت،براى اسلام مى توان تصور نمود؟!و اما از جهت نسب او از فرزندانهاشم و پسر بزرگمردى که از مؤثرترین حامیان بنیان گذار اسلام،یعنى ابوطالب (ع) بود که باگرفتارى به فقر مالى (آنچنانکه تواریخ مى نویسند) با شخصیت ترین فرد در آنروز بود که شیخ الاباطح نامیده مى شد.او پسر عموى پیامبر اسلام بود که همسر یگانه دختر او فاطمه (ع) و او را به برادرىخویش پذیرفته بود.درست است که امیر المؤمنین بجهت داشتن عظمت هاى بیشمار انسانى بالاتر از آنبود که شخصیت خود را با نژاد و نسب به رخ جامعه بکشد،ولى این یک واقعیت انکارناپذیر بود که اودر سلسله بهترین فرزندان آدم (ع) است که در زیارت فرزندنازنینش حسین بن على علیهما السلاممى خوانیم:اشهد انک کنت نورا

فهلا احتججتم علیهم بان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم وصى بان یحسن الى محسنهم و یتجاو عنمسیئهم؟قالوا و ما فی هذا من الحجۀ علیهم؟فقال علیه السلام:لو کانت الامامۀ فیهم لم تکن الوصیۀ بهم(آیا به گروه انصار اینطور استدلال و احتجاج نکردید که پیامبر اکرم وصیت فرموده است که به نیکوکار انصار نیکى شود و از بدکارشان اغماض گردد؟بآنحضرت گفتند:در این توصیه چه حجتى برانصار وجوددارد؟آنحضرت فرمود:اگر زمامدارى از آنان بوده وصیت درباره آنان نمى فرمود)

و...... با تخفیف


خرید و دانلود تخقیق نیکی به انصار و اغماض بر کافران