کاربرد ریاضی در موسیقی شاید تا حالا فکر کرده باشید ریاضی در چیزای خشک و بی مزه است اما باید بگوییم که در اشتباهید. ریاضی در اینجا خود را با آلات موسیقی قاطی کرده. حالا ریاضیات را دراین آلت می بینید.مثلث از ابتدایی ترین اشکال هندسی بوده که انسانها در هنر ازاون استفاده میکردند، بدون شک اولین نوع از انواع مثلث هم که در هنر از آن استفاده شده مثلث متساول الاضلاع بوده است. اهرام مصر نمونه بسیاری قدیمی (حدود 2800 سال پیش از میلاد) از کاربری مثلت در هنر معماری قدیم بوده است. نمونه های دیگر از استفاده از مثلث در هنر تمدن در نپال نیز مشاهده Pompeii های قدیم را می تواند در کاشی کاری های دیواره معابدکرد .550 سال پیش از میلاد) که پدر ریاضیات، نجوم و فلسفه یونان - معروف هست تالس ( 640باستان بوده از شاگردان خود می خواهد که به مصر سفر کنند تا از پیشرفت علوم در آناز اولین افرادی بوده (Pythagoras) تمدن اطلاعات لازم را کسب کنند و فیثاغورثکه این دستور را می پذیرد و به مصر سفر میکند. فیثاغورث از بنیانگذاران علمی موسیقی در جهان بوده و اغلب از هندسه برای مدل کردن استفاده می کرده، می خواهیم با استفاده از تجربیات او سلسه مطالبی را پیرامون ارتباط موسیقی با علوم هندسه، فیزیک و ریاضی آغاز کنیم .موسیقی را می توانیم به روشهای مختلف مدل کنیم برای شروع کار ساده ترین روش راانتخاب میکنم که عبارت است از مدل کردن عمودی موسیقی یاهمان هارمونی. این روش مدل کردن به موسیقیدان ها کمک می کند تا هنگام فکر یا گوش کردن به هارمونی تصویر بهتری از نت های موسیقی داشته باشند بخصوص برای نوازندگان سازغیر از پیانو .یک دایره در نظر بگیرید و آنرا به دوازده قسمت مساوی (یک اکتاو کروماتیک) تقسیم کنید و نت ها را به ترتیب روی هر قسمت بنویسد مانند شکل. یکی از ساده ترین اشکالهندسی که در این دایره تقسیم شده می توان ساخت مثلت متساوی الاضلاع می باشد. که اگر آنرا بسازید و به آن دقت کنید تفسیر موسیقی آن یک آکورد افزوده خواهد بود.حتما" شنید که آکوردهای افزوده جدای از اینکه معکوس باشند یا نه چهار حالت بیشترنیستند که دایره فوق این موضوع را بسادگی نمایش میدهد چرا که اگر راس بالایی مثلث و انطباق دوباره روی E را در جهت عقربه های ساعت حرکت دهیم تا رسیدن به نت خود، می تواند سه حالت دیگر را به خود بگیرد. همچنین به وضوح در شکل می توان دیدکه یک آکورد افزوده از سه فاصله (که در اینجا هرکدام یک ضلع مثلث هستند) یکسان معادل 4 نیم پرده تشکیل شده است .
اولین شام در برابر شام آخر اگر بخواهیم هنر معاصر را با ذکر مثال شرح دهیم، بیتردید اثر «ضیافت شام»(۱) جودی شیکاگو(۲) در زمره مثالها قرار خواهد گرفت. مثالی که در بطن دوران کثرت طلب خسته از موضوعات کسالت بار مسیح و جنگ، در ۱۹۷۹ یعنی در موج اول فمینیسم امریکا با هویتی تازه پا به عرصه نهاد. هویتی برگرفته از یک سیستم تصویری کاملا زنانه و با تلفیق تکنیکهای کار خانگی و محصولات فرهنگی زنان که تاکنون بیش از یک میلیون بازدید کننده در پانزده نمایشگاه را در شش کشور مختلف به خود جلب کرده است. نتیجه ۵ سال تلاش بیوقفه هنرمند با همکاری ۴۰۰ زن دیگر است. ضیافت شام جودی شیکاگو یادمان مقدسی برای زنان اسطورهای، تاریخی و فرهنگی محسوب میشود که با مجسمهسازی، سارمیک، نقاشی چینی و سوزن دوزی تلفیق شده است. اثر یک میز مثلث متساویالاضلاع با یالهای ۴۰،۱۴ سانتیمتری است که ۳۹ جایگاه برای نشستن دارد،به اضافه ۹۹۹ نام زنان فراموش شده تاریخ که بر سطح مرمرین کف حک شده است. هر جایگاه عبارت است از یک بشقاب سرامیکی، با یک موتیف برجسته مرکزی ملهم از اندام زنانه یک رومیزی با رنگهایی درخشنده همراه سوزندوزی مختص دوره زمانی هر فرد، کارد، قاشق، چنگال و یک جام شراب. اثر هنری چنانچه نمادپردازانه باشد، مخاطب را وا میدارد تا در ذهن خود بهدنبال ارجاعات نشانهها بگردد. اکثر هنرمندان فمینیست نمادها را تا بدانجا بکار میبرند که خاطرهای دردناک را بازگو کنند و بهدلیل چند وجهی بودن نشانهها اثر را به کل تاریخ درد انسانی گسترش میدهند. از آنجاییکه ضیافت شام در برگیرنده عناصر اسطورهای، تاریخی و اجتماعی است، این تحلیل جستاریست در راستای کشف روابط درون ساختاری هر عنصر. هر کدام از نمادها، از فرم کلی میز و غذای چیده شده بر روی آن گرفته تا مدعوین اعم از الهگان یا زنان تاریخی، نشانه ایاست صوری برای ارجاع به جهان معنای دیگری که پشت اثر پنهان است. در این میان شیکاگو برای تسری دادن اثرش به موقعیت زن در جامعه بشری، تقابل ضیافت شام با شام آخر داوینچی را طرح کرده است؛ چرا که هنر، صادقانهترین شکل بیان تاریخ است. شیکاگو در این اثر با انتخاب فرم متفاوتی برای میز و استفاده از تنیکهای منسوخ شده هنر زنانه در قالب خیاطی و سوزندوزی و نیز با ارائه شکل جدیدی از اندام زن به مثابه موجودی تازه شناخته شده، تصویر کردن زن بهعنوان شی و منظره را بهصورت فاحش و گزندهای به سخره گرفته است. منظرهای که تا به امروز بر اساس رویاهای مردانه به ارزش انسانیاش دست یافته و جمال مطالعه شدهای که «دیگران» مطالبهاش کردهاند شیکاگو زن را نه بر اساس خواستههای زیبایی شناسانه «دیگران» بلکه بر اساس طبیعت پیکرهاش در حالیکه هالهای از نمادهای راز آمیز احاطهاش کرده، تصویر کرده است. رازهایی که تنها میتواند در وجود یک زن رخنه کند، اسراری دربارهی بردگیها، تحقیرها و سو استفادهها که در قالب قصهی مادربزرگها تجسد مییابد و شیکاگو آن داستان را درون بشقاب نهاده است. بنابراین در حرکت به دور «میز/ زاهدان»، ۳۹ داستان تصویری که اسم شخصیت اصلی بر آن حک شده است از نظرمان خواهد گذشت.