امروزه صنعت توریسم به عنوان صنعتی پویا و با ویژگیهای توسعه مدارانهاش بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. رشد صنعت گردشگری در طی سالهای آخر قرن بیستم توجه به ملاحظات زیست محیطی و شاخصهای توسعه پایدار همانند سایر صنایع را ضروری ساخته است .بنابراین در چارچوب طرحهای آمایشی اعم از ملی، منطقهای و محلی، صنعت توریسم به عنوان یکی از ابزارها و مؤلفههای مهم توسعه و محرومیتزدایی مطرح میشود.این صنعت که از مهمترین عوامل عمران ناحیهای به شمار میرود، فعالیتی است ارز آور و متعادل کننده که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه شده و توزیع عادلانه درآمد و همچنین اشتغالزایی را به همراه دارد . امروزه رشد جمعیت در مناطق روستایی، بدون سرمایهگذاری نظاممند در جهت تقویت زیرساختهای اقتصادی و متنوعسازی آنها منجر به گسترش بیش از حد فعالیتهای تولیدی و متکی بر منابع طبیعی ( آب، خاک، جنگل، مرتع و ... ) شده است که این گسترش ناپایدار به نحوی محسوس منجر به تخریب فزاینده منابع طبیعی موجود گردیده است.این پیامد منفی همراه با نرخ بهرهوری پایین نیروی کار در نتیجه مکانیزاسیون نامناسب، نرخ بالای بیکاری در بخش تولیدات روستایی و همچنین همراه با گسترش تکنولوژی سرمایهبر امکان ایجاد فرصتهای شغلی پایدار در تولید درآمد از طریق گسترش کارکردهای متکی بر مبنای طبیعی در جهت پاسخگویی به خیل عظیم بیکاران روستایی که از سرمایه و مهارت چندانی هم بهره نمیگیرند و عمدتاً مجبور به مهاجرت به کلانشهرها و گسترش حاشیه نشینی میباشد را تا حدی غیر ممکن ساخته است