کتاب معرفی شده در برنامه خندوانه برای مسابقه 20.000.000 تومانی
آلکس هیوارد، فرزند سفیر کانادا در تهران است. سیاوش یکی از بچه های محله جوادیه که دست بر قضا، زبان انگلیسی اش خوب است، به آلکس فارسی یاد می دهد. آلکس ماجرای یک دوره مسابقات فوتبال را در جوادیه از زبان سیاوش می
شنود و یک تیم از بچه های کانادایی را برای مسابقه معرفی می کند. اما کار به همین جا ختم نمی شود …
کتاب «جام جهانی در جوادیه» نوشته داود امیریان در 272 صفحه توسط انتشاراتی قدیانی به چاپ رسید
موضوع این رمان، برگزاری یک مسابقه فوتبال در گروه نوجوانان، آن هم در یکی از محله های جنوبی شهر تهران (جوادیه) است.
سیاوش، شخصیت محوری داستان، نوجوان پر شور و حالی است که به واسطه ارتباط با پسر سفیر کشور کانادا، پای چند تیم خارجی نوجوانان را به مسابقه جام دوستی در محله خودشان باز می کند و حوادث بعدی رمان بیشتر درباره حضور تیم
نوجوانان کشور افغانستان در این جام محلی و جهانی است. حوادثی که برای تیم نوجوانان افغانستان به وجود می آید، باعث بروز احساسات و عواطف انسانی در بین اعضای سایر تیم های شرکت کننده می شود. حتی در مرحله فینال مسابقات
تیم نوجوانان برزیل به عمد بازی را به نوجوانان فوتبالیست افغانی واگذار می کنند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«سیاوش تصویر خودش را دید که گل زده و بچه ها بغلش کرده و گریه می کنند. سیاوش مبهوت و غرق در شوری وصف ناپذیر به صفحه تلویزیون خیره مانده بود. صدای گزارشگر روی تصاویر فوتبال شنیده می شد: «نوجوانان ایرانی بسیار خوب بازی
کردند. یکی از آنها سیاوش یحیوی است. نوجوانی که در هر بازی گل های سرنوشت سازی زده. اما در آخرین بازی ناگهان حالش خراب شد.» بعد تصاویری پخش شد که سیاوش ناگهان دست بر قلب گذاشته و روی زمین می افتد. اکرم خانم به
صورت زد. سیاوش خواست کانال تلویزیون را عوض کند، اما دیر شده بود. اکرم خانم گریه گریه گفت: «بیا اینجا ببینم، پسرم.»» …
در ضمن با مطالعه این کتاب می توانید در مسابقه بزرگ خندوانه نیز شرکت نمایید (جایزه نفر اول مبلغ 20.000.000 تومان)
با توجه به اینکه اصل کتاب قلعه حیوانات در ایران نایاب میباشد لذا تصمیم گرفته شد تا نسخه اصلی کتاب را به ترجمه فارسی تبدیل کند.
فتوشاپ جزء لاینفک کامپیوتره...
اکثرا باهاش ور رفتیم اما چندتا نکته آسون و کاربردی داره که اگر یادبگیرید نیازی به عکاسی ندارین
مثل من!!!!!!!!!
اکثرا گوشیا دوربین بالاهستن...
خودتون عکس گرفته
ادیت کرده
فقط هزینه چاپ را پرداخت کنین...
ازطرفیم خاطره میشه زحمت خودتون را ببینید...
اشتغال زایی هم داره..
من زیرزمینی هرکی بخاد براش عکاسی-طراحی بنر-پوستر-کارت ویزیت و...انجام میدم
آخه زندگی خرج داره..
داستان کوتاه و ویژگی های ان داستان کوتاه روایت منثور کوتاهی است که نویسنده در ان با بکار گیری پیرنگی منظم و منسجم ، شخصیت یا شخصیت های معدودی را که در واقعه ی اصلی ، به عملی واحد دست میزنند ، نشان می دهند و تاثیری واحد را به خواننده القا میکند .داستان کوتاه به طور همزمان در سده ی نوزدهم میلادی در ، امریکا ،فرانسه و روسیه پدید امد . نخستین کسی که به طور جدی به این نوع ادبی پرداخت و نظریاتی را درباره ی ان ارائه کرد، ادگار الن پو ، شاعر و داستان1849 م) بود که او را پدر داستان کوتاه می دانند . پو - نویس امریکایی ( 1809در نظریات خویش برای این نوع ادبی که خود ان را قصه ی منثور می نامید ،ویژگی هایی برشمرد : 1- باید به اندازه ای باشد که طی نیم تا دو ساعت بتوانان را خواند 2- فقط به یک موضوع بپردازد 3- تاثیر واحدی به خواننده القاکند 4- واژه های اضافی که در تاثیر گذاری یا ساخت داستان نقشی ندارنددر ان راه نیافته باشد 5- از نظر خواننده کامل و پخته باشد . با این حال بیشترداستان های کوتاه در سده ی نوزدهم میلادی با اصول برشمرده ی پو فاصله داشتند و به انها قصه ، طرح، لطیفه و گاه مقاله می گفتند. به غیر از پو دو نویسنده هم عصر او نیز در تکوین داستان کوتاه نقش بسزایی داشتند
داستان این کتاب از جایی آغاز میشود که یکی از شخصیتهای اصلی داستان، به نام شیلا، با جسدی روبهرو میشود و از ترس به خیابان فرار میکند. در همانجا است که با مرد جوان غریبهای مواجه میشود و او نقشی کلیدی در تحقیقات بعدی، پیرامون این قتل ایفا میکند. در بخشی از این داستان میخوانیم: «شیلا لبخند کمجانی زد و رفت نزدیک کاناپه. یکباره ایستاد و عقب رفت. مردی کف اتاق افتاده بود. چشمانش نیمهباز و بیفروغ بود. لکه قرمزی روی کت خاکستریاش دیده میشد. شیلا ناخواسته خم شد. دست گذاشت روی گونههای مرد. یخ بود. دستهایش هم همینطور. دست کشید روی لکه کتش و بعد دستش را با وحشت عقب کشید. در همین موقع صدای در حیاط را شنید… در باز شد و زنی مسن و قد بلند آمد تو… شیلا صدای خفهای از خود بیرون داد. چیزی شبیه به خرخر. زن آمد نزدیکتر و با صدای بلند گفت: کسی اینجاست؟ زن آمد کنارش و صدای شیلا برید. بعد جیغ زد: ـ نه، نه. مواظب باش. لگدش کردی… بیا این طرف… مرده.» در این داستان، بیش از بیست شخصیت حضور دارند. با اقتباس از این داستان فیلمی سینمایی نیز ساخته شده که کارگردان اثر، تغییراتی جزیی در متن داستان ایجاد کرده بود.
نام کتاب : رمان ساعت ها
نویسنده : آگاتا کریستی
تعداد صفحه : 174
حجم فایل : 2,330 کیلوبایت