مستند زیبای راز،راهی به سوی موفقیت-قسمت هفتم

مستند زیبای راز شما را با رازی در جهان خلقت آشنا می سازد که می تواند زندگی رویایی و پر از موفقیت را در حال و آینده برای شما به ارمغان آورد.در ایین مستند شما با زندگی کسانی آشنا می شوید که این راز را به طور عملی در زندگی خود درک کرده و به کار برده اند و به یک زندگی جادویی و رویایی رسیده اند.شما هم می توانید به هدفها و رویاهایتان رنگ واقعیت ببخشید اگر اراده کنید و این راز را در زندگی خود عملی کنید. و به یاد داشه باشید زندگی امروز هر فرد نتیجه تفکرات دیروز اوست و زندگی آینده او نیز نتیجه تفکرات امروز او خواهد بود پس از همین امروز برای ساختن زندگی جادویی خود اراده کنید.


خرید و دانلود مستند زیبای راز،راهی به سوی موفقیت-قسمت هفتم

مستند راز 1

آیا از مشکلات زندگی خسته شده اید؟
آیا به اندازه کافی پول ندارید؟
آیا از شغلتان ناراضی هستید؟
آیا ماشین مدل جدید می خواهید؟
آیا می خواهید صاحبخانه شوید؟
آیا می خواهید ازدواج کنید؟
آیا می خواهید وارد دانشگاه شوید؟
آیا زندگی تان دچار بحرانهای مختلف شده است؟
آیا …؟؟؟

————————–

اگر به دنبال حس لذت درونی ، بینش درونی و آرامش درونی بروید بقیه چیزها برایتان پدیدار می شود.
گوشه ای از آنچه پس از تماشای این فیلم مستند بدست خواهید آورد:
– کـسب شغل مورد علاقه و افزایش درآمد
– افزایش ایمان و دوستی با خدا و استجابت دعا
– پیشگیری و درمان کلیه بیماریهای روحی و جسمی
– ازدواج موفق
– ارتقاء تحصیلی و کـسب مدارج بالای علمی
– افزایش خلاقیت
– افزایش آرامش ذهنی
– تربیت فرزندان خلاق و موفق
– ایجاد روحیه شاد و اعتماد به نفس عالی
– ایجاد میدان انرژی برای جذب تمام اهداف و آرزوهایتان

آرزو کن ، بطلب ، ایمان داشته باش ، دریافت کن.َ


خرید و دانلود مستند راز 1

رمان آرزو نوشته سیده عاطفه حسینی با فرمت PDF

نام رمان : آرزو

نویسنده رمان : سیده عاطفه حسینی

خلاصه داستان رمان آرزو :

این رمان داستان زندگی دختری است به نام آرزو که

همراه خانواده خود از روستا به تهران می آید و با خانواده ثروتمندی

آشنا می شوند. پسر این خانواده ثروتمند عاشق آرزو می شود و اتفاقات زیادی برای آرزو پیش می آید ….

تعداد صفحات رمان : ۱۲۷ صفحه در نسخه پی دی اف

 

قسمتی از رمان آرزو

دوست داشتم زود ببینمش ،خدایا
این چه عشقی که دردل من انداختی، یادم افتاد به پدرم زنگ نزدم شماره پدرم را
گرفتم صدایش گرفته بود گفتم حتماً از خط تلفن است و از راه دور است خداحافظی
کردم کیفم را برداشتم به سمت سالن رفتم استاد و احمد منتظر من بودند.
احمد باز هم با نگاهایش دلم را می لرزاند ولی چهره ی استاد موقر و مانند فامیلش
صمیمی بود. سرم را انداختم پایین و هر سه به سمت ماشین رفتیم.درراه جذب زرق و
برق خیابان ها شدم چقدر زیبا بود مغازه ها و بلوار های وحتی تابلو ها ،زنانی که نیمی از
تن آنها لخت بود و دست مردان را گرفته بودند و راه می رفتند درحال نگاه کرن بودم که
احمد پایش را به پایم زد و کاغذی به من داد حتی به احمد نگاه هم نکردم کاغذ را گرفتم …


خرید و دانلود رمان آرزو نوشته سیده عاطفه حسینی با فرمت PDF