مقدمه
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند.
مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
1- فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
2- ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
عصر دانایی محور که در آن دانش، بسان مهمترین سرمایه سازمانها محسوب میشود، نیازمند رویکرد متفاوت مدیریتی نسبت به مسائل سازمان و کارکنان است. تغییر ماهیت فعالیتهای سازمانها به کارهای دانشی موجب اهمیت یافتن روزافزون کاربرد مدیریت دانش در سازمانها شده است.
از این رو سازمانهای موفق به شکل مستمری میزان تولید، نشر، تبادل و بکارگیری دانش در بین کارکنان خود را بهوسیله روشهای مختلف، اندازهگیری و مورد ازریابی قرار میدهند تا از این طریق بتوانند راهکارهای نیل به اهداف سازمانی را کسب کنند.
از جمله دلایلی که سازمانها از مدیریت دانش بهره میگیرند میتوان به تشخیص کمبودها (خلأها) در دانش سازمانی، بهرهوری بیشتر از سرمایههای انسانی، یادگیری کارآمدتر و موُثرتر کارکنان، ارایه کالاها و خدمات با ارزش افزوده بیشتر، رضایتمندی مشتریان و کارکنان، پیشگیری از تکرار اشتباهات، کاهش دوباره کاری، صرفهجویی در وقت، برانگیختن انگیزه خلاقیت و نوآوری، تقویت موقعیت رقابتی سازمانها، اشاره کرد.
از این رو، مدیریت دانش، فرایندی است که طی آن سازمانها، به تولید ثروت از دانش یا سرمایه فکری خود میپردازد.
این پروژه،پس از تعریف مفاهیم و کلیات ، به شرح مباحث چرخه و انواع دانش، الگوهای خلق دانش، فرایند مدیریت دانش، بررسی ضرورت و اهمیت، موانع استقرار مدیریت دانش و پیشنهاداتی برای استقرار موفقیتآمیز سیستم مدیریت دانش در سازمانها با تاکید بر سازمانهای دولتی میپردازد.