عرب ها قبل از اسلام و قبل از تدوین علوم ادبی، شعر و خطابه و سخن وری و نامه نویسی داشتند و چون ملکه لغت در طبیعت آنان وجود داشت، نیازی به علوم ادبی احساس نمی کردند. اما بعد از نزول قرآن و احتیاج به فهم و تفسیر آن و نیز گسترش سریع ممالک اسلامی، عاملی گردید مسلمین، لزوم تدوین علوم ادبی را بیابند. چرا که اکثریت مسلمانان که از سرزمین های غیر عربی بودند، در قرائت قرآن به خطا می رفتند. در این بین، عواملی در تاثیر تمدن ایرانی در ادبیات عربی در قرن اول هجری گسترش تمدن عربی، موثر واقع گردید که در این مقاله پرداخته شده است.
عمروبن العاص، از زیرکان مشهور عرب، فاتح مصر و از قبیله قریش. پدرش عاص قریش و بسیار حیله گر بود. « بنی سهم » بن وائل و مادرش نابغه نام داشت، از قبیله اوایل از مخالفین اسلام و از دشمنان سرسخت رسول خدا در مکه بود، برای آزاررسول خدا، اشعاری را سروده بود و کودکان مکه هنگامی که رسول الله را می دیدند،آن اشعار را بلند می خواندند و موجب ناراحتی و اذیت پیغمبر می شدند از این رورسول خدا چنین دعا فرمود' :خداوندا! عمرو مرا هجو کرده ولی من شاعر نیستم وشاعری زیبنده من نیست تا پاسخش را بگویم بنابراین او را در مقابل هر یک حرف از حروف شعرش هزار بار لعنت کن .'زمانی که اولین مسلمانان برای فرار از آزارمشرکان به حبشه هجرت کردند، بزرگان قریش، عمروعاص را به سرپرستی گروهی به حبشه فرستادند تا از "نجاشی" پادشاه حبشه بخواهند که مسلمانان را تسلیم کندولی نجاشی نپذیرفت و عمروعاص با همراهانش دست خالی برگشتند. عمرو عاص از کسانی بود که در مسجدالحرام، شکم به شتری را بر سر رسول خدا انداختند. اواندکی قبل از فتح مکه، در سال هشتم هجری مسلمان شد و به این شرط که بدیهای گذشته اش بخشیده شود با رسول خدا بیعت کرد. پیامبر بعد از مسلمان را به او داد و سپس برای جمع آوری « ذات السلاسل » شدنش فرماندهی سریه زکات مردم عمان او را فرستاد.
و..... با تخفیف ویژه