از سری کتابهای مسابقه کتابخوانی بخون و ببر خندوانه
در بخش ابتدایی این داستان میخوانیم:
آن روزها که پدر میگفت: «میخواهیم آب حوض را بکشیم. آب حوضی سه تومان میگیرد. تو همان سه تومان را میگیری بکشی؟» و من، بلافاصله لخت میشدم و سطل کهنهی پر از سوراخ را میگرفتم دستم و میپریدم توی حوض و آن آب را که رنگ سبز تیره داشت، میریختم توی باغچه یا آبرُوِ باریک کنار حوض، مراقب ماهیهای سرخ و خاکستری هم بودم و تَهاب را از اَلَک سیمی رد میکردم و ماهیهای مضطربِ معلّقزنِ جان بر کف را میگرفتم و میانداختم توی طشتِ آب روشن، و زندگیِ تندِ آمیخته به ناباوریشان را مینگریستم و گاه در تهِ حوض، در لابهلای لجنها، چیزی را مییافتم که مدّتها پیش گم کرده بودم.
قابل اجرا بر روی کامپیوتر و گوشی
بدون نیاز به اینترنت
ده دوازده سال بیشتر نداشتم هرگز گمان نمیکردم که این در طبیعت من باشد که هر شغلی را (اگر شرافتمندانهاش بدانم) بلافاصله بپذیرم و به این که از من بر میآید یا نمیآید اصلاً فکر نکنم؛ و گمان نمیکردم که نتوانم در هیچ شغلی آنقدر دوام بیاورم که لااقل یک بار یک درجه ترفیع بگیرم و لذّت اضافه حقوق و تعویض رتبه را حس کنم و مژدهی افزایش و «ترقّی» را به خانه ببرم و چون بوی آوازهای خوش و صدای گُل در خانه پخش کنم…
«ابن مشغله» نوشته نادر ابراهیمی(۱۳۸۷-۱۳۱۵)، نویسنده و کارگردان ایرانی است.
از سری کتابهای مسابقه کتابخوانی بخون و ببر خندوانه
قابل اجرا بر روی کامپیوتر و گوشی
بدون نیاز به اینترنت
«مطلع مهر» نوشته امیر حسین بانکیپورفرد( -۱۳۴۹)، است. این کتاب راهکارهای جامع و کاربردی برای انتخاب همسر در چارچوب ارزشهای مذهبی است.
با خرید نسخه الکترونیک، کد ثبت نام در مسابقه به صورت خودکار برای شما ثبت میشود و نیازی نیست که شما کد را ثبت کنید.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«ازدواج امری پسندیده است که مطابق طبیعت، فطرت، شرع و عقل، حافظ بقای نسل، پاکی نسل، مطابق با سنّت رسول اکرم (ص) ، امری مقدّس و نشاط بخش و نشانهای از جانب خدا است. پس باید به هنگام و هرچه زودتر و بهتر به آن پرداخت. با این حال، در جامعهی ما وضعیت ازدواج برای بعضی چهرهای دیگری یافته است؛ در نزد اطرافیان امری است مشکل، پرخطر، اضطراب آور، اختلافزا، تنش آفرین، هزینهبر و پر دردسر، پس در نهایت بهتر آن است که تا حد ممکن آن را به تأخیر انداخت یا از خیر آن گذشت.
دربارهی پیدایش این طرز تلقی از ازدواج بحثهای نظری مختلف و ایدههای متفاوتی وجود دارد؛ بعضی علت را در تحول جمعتی دههی۶۰ و روبهرو شدن با یک تودهی جمعیتی میدانند. این توده در هر دورهای که قرار گرفته است، برای آن دوره به حساب کثرت نفرات بحران به بار آورده است و هم اکنون به دورهی ازدواج رسیده است.
بعضی هم علت را تحوّلات فرهنگی دههی گذشته میدانند؛ فرهنگی که جوانان را به سمت ارتباطات باز اجتماعی کشاند که نتیجهی آن آشناییهای مخرّب قبل از ازدواج و انتخابهای احساسی یا به بیان بهتر اجباری است که منجر به تنشهای بعد از ازدواج میگردد و در نتیجه عدم رغبت به ازدواج را در جامعه گسترش میدهد.»
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود نمایش داده می شود و یک نسخه نیز به ایمیل وارد شده ارسال خواهد شد.
پشتیبانی 24 ساعته ویژه خریداران
ارتباط با ما برای پیگیری خرید, مشاوره و rvnkav@gmail.com
پشتیبانی در تلگرام 09903607528
* از سری کتابهای مسابقه کتابخوانی بخون و ببر خندوانه
«تن تن و سندباد» رمانی ویژه نوجوانان به قلم محمد میرکیانی( -۱۳۳۷) و به تصویرگری محمد حسین صلواتیان( -۱۳۴۰) است.
با خرید نسخه الکترونیک، کد ثبت نام در مسابقه به صورت خودکار برای شما ثبت میشود و نیازی نیست که شما کد را ثبت کنید.
در این داستان تنتن به همراه دوستان همیشگیاش میلو، کاپیتان هادوک و پرفسور تورنسل به شرق سفر میکنند و در مقابل سندباد قرار میگیرد.
قابل اجرا بر روی کامپیوتر و گوشی
بدون نیاز به اینترنت
در بخشی از داستان میخوانیم:
«در گوشهای از یک ساحل دورافتاده موجهای کفآلود خودشان را به ماسههای نرم میساییدند و دوباره به دریا برمیگشتند. تکههای قایقی متلاشی شده، بر ماسههای ساحل، خبر از غرقشدن سرنشینان آن میداد. در کنار آنها، چند نفر، تنتن و یارانش روی شنهای نمناک افتاده بودند. آنها چنان به خواب فرو رفته بودند که صدای مرغهای دریایی هم بیدارشان نمیکرد.
ناگهان خرچنگی از زیر شنها سر درآورد و چنگالهایش را به اطراف چرخاند. چنگال خرچنگ، بیاختیار به یکی از پاهای پشمآلود میلو فرو رفت. میلو پارس دردآلودی کرد و از جا پرید و روی صورت کاپیتان هادوک افتاد. کاپیتان هادوک هم وحشتزده از جا پرید و فریادی کشید. با صدای آنها، تنتن و پرفسور و سوپرمن هم از آن حالت خواب آمیخته به بیهوشی بیرون آمدند.
تنتن چشمانش را با دست مالید و با نگرانی پرسید: «ما کجاییم؟ کمک! کمک!»
پرفسور که سرحالتر از بقیه بود گفت: «از کی کمک میخواهی تنتن؟ در حال حاضر در یکی از ساحلهای دورافتادهی مشرقزمین هستیم.»
سوپرمن زودتر از بقیهی افراد سرپا شد و گفت: «پس ما غرق شدیم؟! اَی سندباد لعنتی! تو قصد جان ما را کرده بودی. بهزودی جواب تو را خواهم داد.»
کاپیتان هادوک گفت: «دیگر از این حرفهای گندهگندهی تو خسته شدهام. نمیخواهد این قدر برای سندباد نقشه بکشی. چرا این همه حرف میزنی! نمیتوانی ساکت باشی؟!»
تنتن گفت: «آرام باش کاپیتان! اگر سوپرمن را از دست بدهیم دیگر هیچ چیز نداریم. در حال حاضر، تنها کسی که میتواند ما را نجات بدهد، سوپرمن است.»
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود نمایش داده می شود و یک نسخه نیز به ایمیل وارد شده ارسال خواهد شد.
پشتیبانی 24 ساعته ویژه خریداران
ارتباط با ما برای پیگیری خرید, مشاوره و rvnkav@gmail.com
پشتیبانی در تلگرام 09903607528
از سری کتابهای مسابقه کتابخوانی بخون و ببر خندوانه
«منِ دیگرِ ما» مجموعه کتابهای تربیتی است از محسن عباسی ولدی( -۱۳۵۵) برای پرورش و تربیت بهینه کودکان. شعار بنیادین این مجموعه کتابها این است: فرزند ما از ما جدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر.
قابل اجرا بر روی کامپیوتر و گوشی
بدون نیاز به اینترنت
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بازی از زندگی کودک حذفشدنی نیست. آنچه در دست ماست، انتخاب بازی است. امروزه با ورود وسایل مدرن برای سرگرم کردن کودکان بحث دربارۀ بازی، ضرورت بیشتری پیدا کرده است.
سبک زندگی مدرن بیش از آنکه با نیازهای کودک تطابق داشته باشد، با نیازهای او دشمنی دارد. از همین رو پیش از آنکه بازیهایی که با نیاز کودکان تناسب دارد، از یاد برود باید از آنها سخن گفت و یادشان را زنده نگه داشت.
این کتاب از سه بخش تشکیل شده: بخش اول به رابطۀ بازی با محبتورزی میپردازد که میتوان گفت عهدهدار رابطۀ میان گزارههای رفتاری و موضوع این کتاب است.
کم نیستند پدران و مادرانی که امروزه بازی بچهها را جدی نمیگیرند. چرایی این بیاعتنایی موضوع بخش دوم است.
در بخش سوم هم به ویژگیهای بازی مفید پرداختهایم.
جلد چهارم از این مجموعه به نقش بازی در تربیت کودکان میپردازد.»
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود نمایش داده می شود و یک نسخه نیز به ایمیل وارد شده ارسال خواهد شد.
پشتیبانی 24 ساعته ویژه خریداران
ارتباط با ما برای پیگیری خرید, مشاوره و rvnkav@gmail.com
پشتیبانی در تلگرام
* از سری کتابهای مسابقه کتابخوانی بخون و ببر خندوانه
«دیدم که جانم میرود» خاطراتی از شهید مصطفی کاظمزاده، به روایت حمید داودآبادی( -۱۳۴۴) است. شهید مصطفی کاظم زاده، متولد ۱۳۴۴ است که در عملیات مسلم بن عقیل در ۲۲ مهر ماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
قابل اجرا بر روی کامپیوتر و گوشی
بدون نیاز به اینترنت
حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظمزاده در سال ۵۸ با هم آشنا میشوند و این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۶۱ ادامه پیدا می کند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث میکنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانوادهها را برای رفتن به جبهه جلب میکنند، با هم در گیلان غرب همسنگر میشوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید میشود و حمید میماند. ساعت شانزده و چهل و پنج دقیقهی روز ۲۲ مهرماه سال ۶۱ در سومار.
در این کتاب به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بیآلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده و همین هم کتاب را خواندنی کرده است. البته لابلای صفحات کتاب روایتهایی هم از دفاع مقدس ارائه میشود که گاهاً میتواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد. مانند بخشی از کتاب که روایت حضور داوطلبانه بچههای پرورشگاهی در دفاع مقدس و شهادت آنها گفته میشود و دل را آتش میزند. بچههایی که حتی پدر و مادری نداشتند تا بعد از شهادت...
به غیر از چنین صحنههایی، داودآبادی پاورقیهایی هم به کتاب زده که خودشان به تنهایی اهمیت دارند. او در جایی از کتاب ماجرای یکی از جوانهای محل را تعریف میکند. پسری که پدرش پاسبان زمان طاغوت بوده است و هنوز هم که هنوز است او و خانوادهاش دست از کارهای زشتشان برنداشتهاند و صدای اهالی محل را دراوردهاند. اما:
«یکی از بچههای محل خبر عجیبی آورد: «حمیدرضا سعیدی شهید شد.» جا خوردم. حمید و شهادت؟ آخه چطوری؟حمید رفته بود سربازی که... توی بانه کردستان همراه هم رزمانش در کمین نیروهای ضد انقلاب میافته و شهید میشه...
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود نمایش داده می شود و یک نسخه نیز به ایمیل وارد شده ارسال خواهد شد.
پشتیبانی 24 ساعته ویژه خریداران
ارتباط با ما برای پیگیری خرید, مشاوره و rvnkav@gmail.com
پشتیبانی در تلگرام 09903607528