عنوان پاورپوینت: تأثیر تحریم های غرب بر ساختار اقتصادی و اراده سیاسی ایران
قالب بندی: پاورپوینت
قیمت: 2300تومان
شرح مختصر:
از مهمترین مواردی که میتواند، امنیت اقتصادی دولتها را متأثر سازد، مقولۀ تحریم اقتصادی است. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال اساسی است که بر اساس مکاتب «رئالیسم، لیبرالیسم و سازهانگاری» تحریمهای اقتصادی چه تأثیراتی بر اقتصاد و اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟
فرضیه پژوهش این است که از نظر تئوری های رئالیسم و لیبرالیسم، تحریم اقتصادی موجب تحمیل هزینه های نسبتا سنگینی بر ساختار اقتصادی جمهوری اسلامی شده است. در حالی که بر اساس رهیافت سازهانگاری، هرچند تحریمها، اثرات اقتصادی زیانباری در پی داشته است، اما نتوانسته بر اراده و عزم سیاسی دولت- ملت ایران در استیفای حقوق قانونی خود خللی وارد نماید.
عنوان مقاله: مقاله امنیت اقتصادی و مؤلفه های حقوقی و قضایی
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 25
قسمتی از متن:
یکی از علوم بین رشته ای که از تولد آن کمتر از پنجاه سال میگذرد، حقوق اقتصادی است. تأثیر و تأثرات متقابل حقوق و اقتصاد را علت تأسیس و ایجاد این رشته میدانند.از حدود نیم قرن پیش، اقتصاددانها متوجه وجود یک خلأ و کاستی بزرگ در تئوریها و نظریات علم اقتصاد شدند. آنها دریافتند که وجود صرف تئوریهای نظری اقتصادی نمی تواند تأثیرات مورد انتظار را در عالم واقع و عرصه اجتماع داشته باشد چرا که اعمال و اجرای بسیاری از نظریات اقتصادی، در عالم خارج با موانع وچالشهای فراوانی روبروست.یکی از این موانع، وجود قوانین و مقررات شکلی و ماهوی ایجاد شده در عالم حقوق و تقنین است. بدین ترتیب عالمان علم اقتصاد در صدد رفع این مانع بس بزرگ، چاره ای جز انطباق نظریات خود بر مقررات قانونی نداشتند و همین امر موجبات اقتران اقتصاد و حقوق را فراهم می آورد.از طرف دیگر بزرگان علم حقوق نیز به این واقعیت واقف بودند که بسیاری از قوانین و مقررات از حیث اقتصادی مفید و کارا نیست و در بسیاری حوزه ها، وجود مقرراتی که بدون توجه به اصول اقتصادی تدوین و تصویب گردیده، باعث حرکت کلی جامعه در جهت خلاف توسعه و پیشرفت می باشد. دقت در واقعیات مزبور رفته رفته ضرورت پیوند این دو حوزه (حقوق و اقتصاد) و مآلا" تأسیس یک رشته میان رشته ای را تقویت می نماید.
یولن وکوتر در فصل اول کتاب خود تحت عنوان «حقوق و اقتصاد» در پاسخ به این سوال که «چرا حقوقدان باید اقتصاد بخواند و چرا اقتصاد دان باید حقوق بداند؟» نیز به تأثیر شگرف این دو حوزه بر یکدیگر پرداخته و ضرورت پیوند آن دو را به زیبایی تشریح نموده اند.1
بدین ترتیب دو رشته تحت عناوین «حقوق اقتصادی » و «اقتصاد حقوق » یا همان «حقوق و اقتصاد» به وجود آمد که اولی بیشتر واجد نگاه حقوقی و دومی با صبغه اقتصادی بر جسته تری همراه می باشد.به بیان دیگر حقوق اقتصادی بیشتر در صدد بررسی حوزه های حقوقی است که دارای تأثیرات و اوصاف اقتصادی هستند، اما اقتصاد حقوق با بهره گیری از قواعد و اصول اقتصادی به خصوص تئوریهای اقتصاد خرد2، در پی ارزش گذاری اقتصادی و بررسی میزان کارایی و مطلوبیت قوانین و مقررات می باشد.اصطلاح «تحلیل اقتصادی حقوق » نیز مربوط به همین حوزه می باشد.
از نگاه یولن و کوتر3،تحلیل اقتصادی حقوق (اقتصاد حقوق)دو هدف را دنبال می کند: