چکیده : این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در بین معلمان مقطع متوسطه برنامه ریزی شد. بدین منظور تمامی معلمان مقطع متوسطه شهر نی ریز که به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند و نمونه با توجه به ساختار مدارس متوسطه شهر نی ریز و تقسیم بندی آن به دبیرستان، هنرستان و پیش دانشگاهی در 2 نوع دولتی و غیرانتفاعی در دو جنس دخترانه و پسرانه و توجه به حجم هریک از این مجموعه ها اعضا گروه نمونه بطور تصادفی از هرکدام از زیر طبقات انتخاب شده اند بر این اساس نمونه گیری در تحقیق حاضر به روش تصادفی خوشه ای انجام می شود که نمونه آماری 113 نفر از معلمان مقطع متوسطه می باشد ابزار های مورد استفاده در این تحقیق سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک، پرسشنامه رفتار شهروندی و پرسشنامه عدالت سازمانی می باشد . برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین ، انحراف استاندارد و فراوانی و درصد ودر سطح آمار استنباطی از روش آماری همبستگی پیرسون ، تحلیل رگرسیون چندگانه و ماتریس همبستگی استفاده شد. و نتایج نشان داد که بین فرسودگی شغلی و عدالت سازمانی با رفتار شهروندی رابطه معنادار وجود دارد، بین فرسودگی شغلی و عدالت سازمانی رابطه معکوس وجود دارد و همچنین بین فرسودگی شغلی و رفتار شهروندی هم رابطه معکوس وجود دارد ، بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. واژه های کلیدی: فرسودگی شغلی، مسخ شخصیت، خستگی عاطفی ، عدم موفقیت فردی، عدالت سازمانی ، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی و رفتار شهروندی سازمانی. مقدمه : یکی از جنبه های مهم زندگی امروزی ، مساله شغل و اشتغال به کاری است که علاوه بر تامین نیازهای مادی انسانها ، نیازهای روانی آنها را نیز تامین می نماید در حال حاضر بیش از 40 درصد جمعیت کره زمین در شمار نیروی کار قرار دارند و با توجه به اینکه هریک از افرادی که در زمره ی نیروی کار قرار می گیرند، حدود یک سوم از زندگی خود را در محیط کار می گذرانند ، تامین سلامت محیط کار و کاهش فرسودگی شغلی برای آنها بسیار مهم است . بررسی نشان داده است بیشتر افراد با اینکه در فرایند دشوار کاریابی و جستجوی شغلی دچار اضطراب و درماندگی می شوند ، پس از موفقیت در این فرایند ورود به عرصه کار ، بازهم با پیامدهای روانی منفی حاصل از شغل مواجه هستند که یکی از آنها فرسودگی شغلی است ( مهدی نژاد ، 1386). امروزه بخش آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان عظیم در سطح کشور به دلیل ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش انسانها یکی از مهمترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار می رود. تحقق این امر نیازمند آموزش دهندگانی سالم ، شاداب و با انگیزه کاری بالا است و از جمله یاری دهندگان و آموزش دهندگان این بخش معلمان مدارس می باشند و در تمام مدارس به معلمانی برخورد می کنیم که هنگام ورود به شغل معلمی افرادی منظم ، دلسوز، علاقمند بوده ، اما معمولاً پس از چندسال کارکردن و حتی مواجهه شدن با انبوهی از مشکلات و استرس های شغلی در محیط کار ، احساس خستگی کرده و حتی مایلند از کار کناره گیری نمایند در این میان یکی از علل شایع می تواند فرسودگی شغلی باشد (عابدی، 1381). در دنیای امروز آموزش و پرورش نقش مهمی را در توسعه و رشد کشور بازی می کند پس از سالها تجربه، دنیا به این نتیجه رسیده است که اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور کاری خود پیشتاز باشد و در عرصه ی رقابت عقب نماند باید از نیروی متخصص ، خلاق و با انگیزه ای بالا برخوردار باشد، امروزه مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند ، نه در به کارگیری فناوری جدید، بلکه در بالا بردن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است ( ساجدی، امیدواری، 1386،ص 65و66). مدیران باید توجه داشته باشند که معلمان ، رفتارهای فرانقشی سازمانی را در یک محیط خلاء بروز نمی دهند ، تشویق، تحریک و ارزیابی شرایط محیط کاری، هم باعث تقویت مشارکت در رفتارهای شهروندی می شود و هم باعث