این مقاله به بررسی شناسایی رابطه بین اجزای نظام آراستگی بر عملکرد کارکنان گمرک قشم می پردازد
مقدمه :
مهندسی مجدد به معنای بازطراحی سازمان و آغازی دوباره ، تحول ریشه یی کسب و کار ، فرصتی دیگر برای بازسازی ساختار سازمان ، و دوباره سازی فرایندها و روش های انجام کار است . مهندسی مجدد در واقع کنار گذاشتن بخش بزرگی از دانش و یافته های پنجاه سال اخیر مدیریت صنعتی و شکستن فرضیات و قواعد قبول شده ی داخل سازمان است . در این رویکرد روش انجام کار در « دوره ی تولید انبوه » و عنوان های کهن و ترکیبات سازمانی گذشته همچون « بخش بندی اداره ، تعیین و شرح وظایف، و استاندارد سازی » از اهمیت می افتند. چرا که آن ها را سازگار با دوره یی از تفکر مدیریتی تلقی می کنند که دیگر سپری شده است .
مهندسی مجدد فرایند های کسب و کار از جمله مقوله هایی است که در دهه ی اخیر به طور قابل ملاحظه یی در ادبیات مدیریت راهبردی و تحولات سازمانی و نیز راهکارهای فناوری اطلاعات مورد توجه قرار گرفته است . صاحب نظران و طرفداران مهندسی مجدد ، این مقوله را از مهم ترین عوامل رسیدن به مزیت های رقابتی از طریق ایجاد و شکل دهی تغییرات و تحولات مهم و حتی پایه یی و انقلابی در نحوه ی فعالیت ها و عملیات سازمان ها و بنگاه های اقتصادی و تولیدی می دانند . طبق نظر اکثر نظریه پردازان ، تمرکز اصلی مهندسی مجدد بر اتخاذ رویکردی همه جانبه و فراگیر است که مؤلفه های اصلی سازمان ها از قبیل راهکارها ، ساختار ، فرایند ، نیروی انسانی و فناوری را در بر می گیرد .
علیرغم اهمیت فزاینده ی مفهوم مهندسی مجدد فرایندها- چه در حوزه های نظری و آکادمیک و چه در بین مدیران اجرایی و سازمان های واقعی – نتایج حاصل از به کارگیری شیوه ها و رویکردهای مرتبط با مهندسی مجدد در عمل چندان رضایت بخش نبوده است . نرخ شکست در فعالیت ها و پروژه های مهندسی مجدد گاهی تا 70% نیز گزارش شده است . نتایج حاصل از مطالعات حاکی از ناسازگاری و عدم انطباق انتظارات و اهداف مهندسی ومجدد با چیزی است که عملاً اتفاق می افتد . رویکردهای انقلابی وعده داده شده در مهندسی مجدد ، عمدتاً از سوی سازمان هایی که درگیر مهندسی مجدد می شوند ، به کار گرفته نمی شوند .