زمین بستریست که معماری در آن شکل میگیرد و تامین محیطی پایدار و مناسب با منابع انرژی طبیعی , همواره در خلق یک اثر معماری حائز اهمیت بوده است . با صنعتی شدن جوامع بشری و دگرگونی محیط زندگی انسانها و حرکت از بستر طبیعت به سوی شهرها و همچنین با پیشرفت روز افزون علوم و تحول در فرهنگ و الگوهای زندگی بشریت معماری این جوامع نیز دستخوش تغییراتی گردیده است . شکل نهایی معماری در فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشی از عواملی است که با نیاز افراد آن جامعه و تأمین شرایط آسایش آنها شکل میگیرد . به عنوان مثال تحولات عصر صنعتی منجر گردید تا المان های دیرینه در معماری سنتی مانند بادگیرها ، هورنوها ، ساباط ها و ... جای خود را به تکنولوژی و فناوری های نوین دهند و به گونه ای متفاوت شرایط آسایش و آرامش ملل را فراهم نمایند . متاسفانه در قرون گذشته این امر منجر به استفاده از انرژی های فسیلی و تجدید ناپذیری همچون نفت شد که خود به نوعی پایه گذار جنگهای بین المللی بر سر تصاحب و غارت منابع طبیعی گردید و خوشبختانه در قرن حاضر با ایجاد کمپین های حفظ محیط زیست ، تلاش برای جایگزینی انرژی های تجدید پذیر و پاک همچون خورشید و آب بیشتر شده است . اما نقصان عوامل چهارگانه آب ، باد ، خاک و آتش که سرمایه های طبیعی و منابع انرژی پاک در دنیا میباشند ، ما را بر این وا میدارند که طراحی و ساخت را از حالتی تصنعی به حالتی پویا تبدیل کرده و مخاطب را به ارضای روحی و روانی نسبت به محیط خود برسانیم . ضمناَ با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در قرن حاضر که گریبانگیر همه کشورهاست می توان به صنعت توریسم توجه ویژه ای نمود . چرا که قدمت و تعدد بناهای تاریخی و فرهنگی ما ، این اجازه را به ما میدهد که برای جلب توریست فعالیت ویژه ای نموده و با تلفیق معماری سنتی در بناهای مدرن و جدید , انگیزه این قشر درآمد زا را تحریک نماییم . بنابراین از طریق پایداری محیطی به گونه ای می توان پرتو امیدی بر چهره حیات کره خاکی تاباند و بیم از بین رفتن تمدن بشر در اثر کمبود انرژی را از بین برد چرا که پایداری محیطی به معنای حفظ سرمایه طبیعی است .