مکانیک کوانتوم یکی از دو انقلاب بزرگ در علم فیزیک مدرن بود. اولی یا نسبیت اینشتین در واقع حد اعلاء فیزیک کلاسیک بود. ولی مکانیک کوانتوم و نظریات مرتبط با آن، دنیای علم و فلسفه آنرا به کلی تغییر داد و پایانی بود بر فیزیک کلاسیک.
مکانیک کوانتوم را مانند نسبیت اینشتین همه ما روزانه داریم استفاده میکنیم و از آن بهره میبریم ولی اصول ریاضی آن بسیار پیچیده است و در حد فهم افراد عادی بدون تحصیلات فیزیک یا ریاضی نیست.
تمدن هسته ای عدم سازگاری الکترو مغناطیس و فیزیک نیوتونی موجب ارائه نظریه مکانیک کوانتوم گردید . نظریه عجیب و غریبی که برای درک آن میبایست از تفکرات کلاسیک از دنیای مادی د ست بر داشت .بعبارت دیگرناسازگاری سیب و تلسکوپ باعث شد در سال 1932 ، با استفا ده از یک شتاب دهنده ولتاژ بالا ، اولین واکنش هسته ای انجام و عصر تمدن هسته ای آغاز شود .فیزیک مذکور اعتقاد دارد که در دنیای اتم ، ذرات دارای حرکت پیوسته نیستند و بشکل جهشی ونا پیوسته تغیر مکان میدهند . همچنین معتقد است که عمل مشاهده بر رویدادتاثیر میگذار د بدین معنی که نتیجه اتفاقاتی که در دنیای اتمی رخ میدهد متغیر است وبستگی دارد باینکه آیا ناظری رخداد را مشاهده کند یا خیر . در حقیقت معتقد است که با فیزیک نیوتونی نمیتوان به اتفاقات اتمی نگاه کرد . این موضوع همواره موجب بحثهای طولانی بین انیشتن و نیلز بوهر بوده است . از دیدگاه فیزیک نیوتونی نور ذره است وجهان یک ماشین عظیم که اگراطلاعات دقیقی در مورد اجزاء این ماشین بدست آیدمیتوان کل یعنی جهان را درک نمود ، و خواص و رفتار اجزاء است که خواص و رفتار کلرا تعین میکند . همه چیز رفتار ساعت گونه ، قابل پیش بین ی و آینده محاسبه پذیرمیباشد .ازدیدگاه فیزیک کوانتوم ، نور ، الکترون ، و دیگر ذرات بنیادی اتم خاصیت دو گانه ذره موج دارند و نظم بسیار خاصی بر جهان اتمی حاکم است که با آن نظمی که ما از جهان میدانیم کاملا " متفاوت است و زمانی این نظم خاص قابل درک است که ما خود را جزئی از این عالم بدانیم و کل جهان را مجموعه واحدی در نظر بگیریم که غیر قابل تقسیم است واین کل است که رفتار و خصوصیات اجزاء راتعین میکند . هر چند رفتار اجزاء برروی رفتار کل اثر میگذارد ولی رل کنترل کننده ندارد . هرچه در آنست همگی بهم مربوطند و تفکر جزء نگری و تفکر کل نگری مکمل یکدیگرند .
و... با تخفیف خیلی زیاد به مدت محدود