فرهنگ معاصر با کسب مجوز از قواعد مدرنیته، به الگوی بارز بهره برداری صرف از جهان طبیعی مبدل شده است. اینک ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن، سب کهای گوناگون به صورت مدهایی زود گذر، هر روز ندایی سر داده و انسان را به سوی خود می خوانند و آنچه در این بین جایگاهی ندارد، انسان و هویت او می باشد. هر از چندگاهی مکاتبی و یا اشخاصی ندایی از ارزش های انسانی و هویت او را به ظاهر درست سر داده، که آن نیز، یا کامل نبوده و همه جنبه های انسانی را ندیده و یا با مشکلات اجرایی و ... روبرو است.
شکی نیست که بسیاری از مشکلات شناخت و خلاقیت بشر امروز نسبت به خود و جهان هستی به سبب منش عملی نادرست او ایجاد شده است، او به دست خود بسیاری از راههای شناخت خود را از بین برده و خود را کور و کر کرده است. در عین حال ریشه ی بحران های فراوان نظری و عملی بشر امروز را باید در بحران شناخت شناسی و هویت او دانست، به گونه ای که جهان امروز به کی جهان نسبی با برداشت های گوناگون و متناقض تبدیل شده و هیچ معیار سنجش واحدی را برای آن نمی توان متصور شد. به این سبب آنچه اولین راه حل انسان بحران زده امروز به نظر می رسد، شناخت مجدد انسان نسبت به هویت خود، جهان هستی و ... و استوار نمودن آنها بر پایه های محکم می باشد.
فایل ورد بحران در معماری و اندیشه ی معاصر | شامل 10 صفحه
(تصویر صفحات پروژه معماری)