سه گونه قارچ صدفی (ارنجی، فلوریدا و قارچ زرد) در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز، برای بهرهبرداری از صفات ویژه هر گونه، با همدیگر تلاقی داده شدند. نتایج نشان داد از بین 033 تلاقی، فقط در چهار تلاقی منوکاریونهای فلوریدا و ارنجی با تشکیل قوس اتصال، دیکاریون تولید کردند و چهار هیبرید بنامهای 03 ,H 11 ,H 03 ,H 1 H به دست آمد. از بین 033 تلاقی بین منوکاریونهای فلوریدا با قارچ زرد و نیز 133 تلاقی بین منوکاریونهای ارنجی با قارچ زرد، هیچ دیکاریونی تولید نشد. در طی آزمایش صفات زراعی و مورفولوژیک یادداشتبرداری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که از لحاظ تمام صفات مورد بررسی اختلاف معنیداری بین ژنوتیپهای مورد بررسی >3/ وجود داشت ) 31 p .) از لحاظ پنجه دوانی هیبریدها بیشتر به ارنجی شبیه بودند. در بین هیبریدها، 03 H از زمان ظهور پین و دوره برداشت کوتاهتری برخوردار بود. در هر پین بسته به نوع ژنوتیپ تعداد کلاهک تولیدی و قطر کلاهکها متغیر بود و کلاهکها با طول و قطر پایه متفاوت به بستر متصل بودند به طوری که متوسط قطر پایه اندام خوراکی 03 H کوتاهتر و 1 H بلندتر بود. قطر کلاهک 11 H 03 ، H و ارنجی مشابه بوده ولی قطر کلاهک 03 H و 1 H از ارنجی و فلوریدا بیشتر بود. هیبرید 03 H اختلاف معنیداری از لحاظ متوسط وزن تر اندام خوراکی، بیوماس اندام خوراکی و متوسط عملکرد با ارنجی نداشت. ژنوتیپها دارای اسپور زایی متفاوتی بودند به طوری که 03 H اسپور زایی زیاد، 03 H اسپور زایی متوسط و 1 H و 11 H اسپور کم داشتند.سه گونه قارچ صدفی )ارنجی، فلوریدا و قارچ زرد( در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز، برای بهرهبرداری از صفات ویژه هر گونه، با همدیگر تلاقی داده شدند. نتایج نشان داد از بین 033 تلاقی، فقط در چهار تلاقی منوکاریونهای فلوریدا و ارنجی با تشکیل قوس اتصال، دیکاریون تولید کردند و چهار هیبرید بنامهای 03 ,H 11 ,H 03 ,H 1 H به دست آمد. از بین 033 تلاقی بین منوکاریونهای فلوریدا با قارچ زرد و نیز 133 تلاقی بین منوکاریونهای ارنجی با قارچ زرد، هیچ دیکاریونی تولید نشد. در طی آزمایش صفات زراعی و مورفولوژیک یادداشتبرداری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که از لحاظ تمام صفات مورد بررسی اختلاف معنیداری بین ژنوتیپهای مورد بررسی >3/ وجود داشت ) 31 p .) از لحاظ پنجه دوانی هیبریدها بیشتر به ارنجی شبیه بودند. در بین هیبریدها، 03 H از زمان ظهور پین و دوره برداشت کوتاهتری برخوردار بود. در هر پین بسته به نوع ژنوتیپ تعداد کلاهک تولیدی و قطر کلاهکها متغیر بود و کلاهکها با طول و قطر پایه متفاوت به بستر متصل بودند به طوری که متوسط قطر پایه اندام خوراکی 03 H کوتاهتر و 1 H بلندتر بود. قطر کلاهک 11 H 03 ، H و ارنجی مشابه بوده ولی قطر کلاهک 03 H و 1 H از ارنجی و فلوریدا بیشتر بود. هیبرید 03 H اختلاف معنیداری از لحاظ متوسط وزن تر اندام خوراکی، بیوماس اندام خوراکی و متوسط عملکرد با ارنجی نداشت. ژنوتیپها دارای اسپور زایی متفاوتی بودند به طوری که 03 H اسپور زایی زیاد، 03 H اسپور زایی متوسط و 1 H و 11 H اسپور کم داشتند.
به منظور بررسی تاثیر نوع منبع لیگنوسلولزی و غنی ساز بستر بر تعداد قارچ تولید شده و متوسط وزن اندام بارده قارچ صدفی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار در زمستان سال 4331 در مزرعه تحقیقاتی پرورش قارچ واقع در استان مازندران صورت پذیرفت. فاکتورهای مورد آزمایش شامل: نوع منبع لیگنوسلولزی بستر در 3 سطح شامل: کاه برنج، کاه گندم و خاک اره نراد و فاکتور غنی ساز بستر در 1 سطح شامل: سبوس برنج، سبوس گندم، پودر ذرت و
شاهد)بستر فاقد غنی ساز( بود. نتایج به دست آمده از آزمایش حاکی از آن بود که در بین سطوح مختلف منبع لیگنوسلولزی بستر، بالاترین میزان وزن متوسط و تعداد قارچ تولید شده به ترتیب مربوط به بستر کاه گندم و بستر کاه برنج بود. منبع لیگنوسلولزی خاک اره نراد با میانگین تعداد قارچ تولید شده-1 درصدی متوسط تعداد قارچ تولید شده نسبت به منبع لیگنوسلولزی / 22 عدد موجب کاهش 56 / ی 08 کاه برنج گردید. در بین سطوح مختلف غنی ساز بستر، غنی ساز پودر ذرت با میانگین وزن اندام بارده به 22 گرم بالاترین میزان متوسط وزن اندام بارده را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج، بین / میزان 33 غنی ساز سبوس گندم و سبوس برنج و همچنین پودرذرت و بستر شاهد اختلاف معناداری از لحاظ میانگین تعداد قارچ تولید شده وجود نداشت.